گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد چهاردهم
[سوره الأعراف ( 7): آیات 65 تا 72 ] ....



ص : 258
اشاره
وَ إِلی عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ ( 65 ) قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِی سَفاهَۀٍ
وَ إِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکاذِبِینَ ( 66 ) قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفاهَۀٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ( 67 ) أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ
أَمِینٌ ( 68 ) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلی رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ اذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَکُمْ فِی
( الْخَلْقِ بَصْطَۀً فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ( 69
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ( 70 ) قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَ
غَضَبٌ أَ تُجادِلُونَنِی فِی أَسْماءٍ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ ( 71 ) فَأَنْجَیْناهُ وَ
صفحه 137 از 218
( الَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَۀٍ مِنَّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ ما کانُوا مُؤْمِنِینَ ( 72
، ص: 259
[سوره الأعراف ( 7): آیه 65 ] .... ص : 259
اشاره
( وَ إِلی عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ ( 65
ترجمه و شرح .... ص : 259
خداوند متعال در این آیه کریمه بیان فرمود: پروردگار هود را به رسالت بسوي قوم عاد اعزام فرمود و هود مردم قوم عاد را به
توحید و خداپرستی دعوت مینمود و از شرك و بتپرستی آنان را نهی میکرد و با آنان میگفت جز آفریدگار جهان که زندگی
بشر و جهان هستی را تدبیر مینماید پروردگاري ندارید پس چگونه بت پرستش میکنید و مردم را از عقوبتی که پروردگار قوم
نوح را به هلاکت افکنده بود تهدید میکرد. اینک میفرماید:
و ما هود را که هود بن عبد اللّه بن ریاح بن حلوث بن عاد بن عوص بن ارم بن سام ابن نوح میباشد و یکی از افراد قوم عاد. عاد
بن عوص بن ارم بن سام بن نوح بود بسوي قوم عاد برادر نسبی آنها. چون از قبیله خود آنها و با آنها مأنوستر و از آنها فهیمتر و با
آنها تفاهم داشت و به شمائل و اخلاق او عارف و آشنا بودند با سمت پیامبري فرستادیم و هود به آنها گفت: اي قوم و قبیله من
خداي یکتا را بپرستید و غیر او را نپرستید که غیر از او معبودي براي شما نیست آیا از پروردگار خودتان پرهیز نمیکنید و خود را از
شرك و گناه که سبب سخط و غضب اوست دور نمیسازید؟
(65)
، ص: 260
ترجمه و شرح .... ص : 260
هم فرستادیم ما بر عاد پیش هو کایشانرا برادر بود و خویش
از اخاهم قصد باشد در کلام واحدي ز ایشان به تقریب تمام
همچنان که بازگوئی در ندا مر کسان را یا برادر یا اخا
عادیان بودند قوم زورمند هم تناور هم بقامت بس بلند
در زمین از آن قبیله آن زمان اعظم و اکرم نبود از مردمان
جملگی با احتشام و مالدار بتپرستی بودشان پیوسته کار
حق فرستد از کمال جود را سوي ایشان بهر دعوت هود را
قال یا قوم اعبدوا اللّه مالکم من اله غیره اولی لکم
صفحه 138 از 218
نیست معبودي شما را غیر حق کو بود اندر پرستش مستحق
بتپرستی نیست فعلی بر صواب می نپرهیزید آیا از عذاب
(65)
، ص: 261
[سوره الأعراف ( 7): آیه 66 ] .... ص : 261
اشاره
( قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِی سَفاهَۀٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکاذِبِینَ ( 66
ترجمه و شرح .... ص : 261
خداوند متعال در این آیه شریفه بیان میکند گروهی از قوم هود نظر به اینکه بتپرستی را آئین و شعار خود قرار داده از دعوت
هود به خداپرستی تعجب میکردند و در مقام انکار و استهزاء وي بر آمده در پاسخ وي میگفتند سخنان تو بیهوده و از بیخردي
است. تو نیز بطور بداهت مانند سایر مردم هستی که به کذب دعوي رسالت و پیامبري از جانب پروردگار مینمودند. اینک
میفرماید:
عدّهاي از اشراف و زعماي قوم او که ایمان نداشتند به هود جواب داده گفتند: ما تو را در حال بیخردي و حماقت و سبکی و
سخافت عقل میبینیم زیرا دین قوم خود را رها کرده به دین دیگري رو آوردهاي و ما گمان میکنیم که تو یکی از زمره
دروغگویان باشی.
(66)
ترجمه و شرح .... ص : 261
پس بگفتند از بزرگان رو برو آنچه کافر بوده انداز قوم او
ما تو را بینیم راسخ در سفر که نداري دین سابق را نگه
هم گمان ما راست کاین باشد دروغ که تو گوئی نیست و اندر وي فروغ
(66)
، ص: 262
[سوره الأعراف ( 7): آیه 67 ] .... ص : 262
اشاره
صفحه 139 از 218
( قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفاهَۀٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ( 67
ترجمه و شرح .... ص : 262
خداوند متعال در این آیه مبارکه توضیح میدهد: هود پیامبر علیه السّلام همواره وقار و سکینت خود را در سخنان و دعوت خود
بکار میبرد و مهر خود را نسبت به آنان اظهار میکرد و آنها را خویش خود میخواند و نسبت ناسزا که پی در پی به وي میدادند
از خود نفی میکرد و منصب رسالت خود را از جانب آفریدگار جهان اعلام مینمود. اینک میفرماید:
کار و مأموریتم این است که رسالات پروردگارم و پیامهاي او را به شما برسانم.
(67)
ترجمه و شرح .... ص : 262
گفت مر زد دیو آن اي قوم ره نیست ملصق از وجهی سفر
لیک من باشم ز ربّ العالمین خود رسولی بر شما راسخ به دین
(67)
، ص: 263
[سوره الأعراف ( 7): آیه 68 ] .... ص : 263
اشاره
( أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنَا لَکُمْ ناصِحٌ أَمِینٌ ( 68
ترجمه و شرح .... ص : 263
خداوند متعال در این آیه شریفه بیان فرموده: هود علیه السّلام به قوم خود گفت: وظیفه من از جانب پروردگار آن است که
دستورات و پیامهاي او را برسانم و از نظر پند و نصیحت شما را به خداپرستی دعوت مینمایم و هرگز سخنان من حیله و نیرنگ
نیست بلکه آنچه خودم به آن عقیده دارم و بطور شهود میبینم مردم را به آن رهبري مینمایم و آنچه را که پروردگار به عهدهام
گذاشته وظیفه خود را انجام میدهم و از عقوبت ناسپاسی و کفران نعمت پروردگار مردم را تهدید مینمایم. اینک میفرماید:
کار مهمّ و مأموریتم این است که رسالت خدایم را به شما برسانم و من براي شما ناصح خیرخواه درستکاري باشم.
(68)
ترجمه و شرح .... ص : 263
صفحه 140 از 218
میرسانم بر شما پیغام او بهره تا یابید از اکرام او
من شما را ناصحی باشم امین میکنید آیا تعجب هیچ از این
(68)
، ص: 264
[سوره الأعراف ( 7): آیه 69 ] .... ص : 264
اشاره
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلی رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ اذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَصْ طَۀً
( فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ( 69
ترجمه و شرح .... ص : 265
خداوند متعال در این آیه کریمه بیان کرده: هود به قوم خود گفت: آیا تعجب دارید از اینکه پروردگار پیامبري را بسوي شما مردم
اعزام فرماید براي اینکه برنامه اعتقادي و احکام عملی را به آنان تعلیم نماید و از شرك و ستم و گناهان مردم را بر حذر دارد تا
اینکه زندگی بشر انتظام یابد و به سپاس از نعمت پروردگار قیام نمایند و به سعادت در دو جهان نایل شوند. سپس فرمود: نعمت
دیگري که پروردگار به شما ارزانی داشته آن است که پس از هلاکت قوم نوح شما را در این سرزمین سکونت داد و از منافع آن
بهرهمند فرمود و به سپاس این نعمت باید قیام کنید.
و نعمت دیگر آن است که خداوند متعال نیرو و قدرت مخصوصی به شما مردم ارزانی فرموده قامت رسا و هیکل و جثّه عظیم دارید
و از این لحاظ هم شهرت آفاق خواهید بود. از این نعمتها که پروردگار در دسترس ، ص: 265
شما قوم عاد نهاده سپاسگزارید و به یگانگی آفریدگار ایمان آورید شاید از آسایش زندگی بهرهمند گشته و در دو جهان رستگار
شوید. اینک میفرماید:
آیا بعید میدانید و تکذیب میکنید و عجب میشمارید که از ناحیه پروردگارتان ذکري و موعظهاي و وحیی بر مردي از جنس
خودتان نازل شود تا اینکه شما را از عذاب و عقاب خدائی بترساند و به یاد بیاورید زمانی را که خداوند پس از قوم نوح شما را
ورثه و جانشین در اراضی آنها قرار داد و نعمت زیستن و آرامش در جاهاي آنها بخشود و به شما بسطه و تنومندي در اجسام عطا
نمود و بر نیروي بدنهاي شما افزود بنابراین نعمات خدا را به یاد آورید و قدر آنها را بدانید و شکر آنها را بگذارید و خداي واحد
را بپرستید و بتها را به دور اندازید امید است که رستگار شوید.
(69)
، ص: 266
ترجمه و شرح .... ص : 266
صفحه 141 از 218
کاید اینسان پندي از پروردگار سوي مردي از شما در افتخار
تا بترساند شما را از عذاب وز زوال نعمت و سوء مآب
یاد آرید اینکه بعد از قوم نوح جانشین کرد او شما را با الوضوح
دادتان در ارض احقاب او مکان کرد مستغنی هم از مال جهان
کرد زاید بسط خلقت در شما قامت و قدرت بیفزود و نما
پس به یاد آرید نعمتهاي حق رستگار آئید تا ز اعطاء حق
(69)
، ص: 267
[سوره الأعراف ( 7): آیه 70 ] .... ص : 267
اشاره
( قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ( 70
ترجمه و شرح .... ص : 267
خداوند متعال در این آیه شریفه بیان فرموده: پس از اینکه هود علیه السّلام قوم عاد را به توحید و خداپرستی دعوت نمود و به آنان
پند داد و پارهاي از نعمتهاي پروردگار که آنها را فرا گرفته یاد آوري نمود به سخنان او توجه ننموده دعوت او را نپذیرفتند و چون
به احتجاج هود نتوانستند پاسخ دهند استناد به تقلید و پیروي از آئین پدران و نیاکان خود نموده گفتند ما را به خداپرستی دعوت
مینمائی که از بتپرستی شعار نیاکان ما بوده تبرّي نمائیم و بیزاري جوئیم هرگز دعوت تو را نخواهیم پذیرفت و از روي لجاج و
استهزاء در مقام تعجیر هود پیامبر علیه السّلام بر آمده گفتند اگر در دعوت خود صادق هستی ما را هر چه تهدید مینمائی عقوبت
بنما. اینک میفرماید:
قوم نادان در ردّ قول هود علیه السّلام گفتند: آیا تو نزد ما آمدهاي که ما تنها یک خدا را بپرستیم و آنچه را که پدران ما
میپرستیدند ترك و رها کنیم؟
اي هود اگر از جمله راستگویانی و آنچه میگوئی درست است هر چه را بما از عذاب و بلاء وعده میدهی بیاور که حاضریم.
از این آیه مستفاد میگردد: انسان باید تابع عقل گشته متوجه توحید و خداوند یکتا باشد و تبعیّت و تقلید از غیر خدا باعث
گمراهی و ضلالت شده و به شرك منتهی میگردد.
(70)
، ص: 268
ترجمه و شرح .... ص : 268
صفحه 142 از 218
قوم گفتند آمدي آیا بما تا بگوئی که پرستیم آن خدا
کاو بودند تنها و بر داریم دل ز آنچه بود آباء ما را متصل
میپرستیدند آن را از نخست ترك آن بر عقل ما ناید درست
پس بیاور آنچه گفتی از وعید گر توئی از راست گویان یا سعید
یعنی او را آنچه گفتی از عذاب راستی گرداري از حق فتحباب
، ص: 269
[سوره الأعراف ( 7): آیه 71 ] .... ص : 269
اشاره
قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجادِلُونَنِی فِی أَسْماءٍ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّی
( مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ ( 71
ترجمه و شرح .... ص : 269
خداوند متعال در این آیه کریمه بیان کرده: هود پیامبر علیه السّلام در پاسخ سخنان تعجیز آمیز قوم خود به آنها خبر داد که عقوبتی
که شما را به آن تهدید مینمایم بطور حتم از جانب پروردگار بر شما نازل میشود و آینده نزدیکی است که عذاب همه شما قوم
عاد را فرا خواهد گرفت و در انتظار آن باشید همچنان که من نیز از نظر شهود و یقین به وعده پروردگار در انتظار آن هستم. هود
علیه السّلام از نظر اتمام حجت و سعی در باره تعلیم و آموزش قوم خود و نیز جلب نظر آنها به اینکه پیروي از مرام و عقیده باطل
نیاکان از خرد دور است. آخرین بار به آنها گفت با دلیل محسوس که بطور بداهت آن را تصدیق مینمایند احتجاج مینمایم به
اینکه موجودات صحنه جهان را آفریدگار بوجود آورده ناگزیر پیوسته آنها را به پا داشته و تدبیر مینماید و از جمله آفریدها نیز
دریاها و بیابانها و حیوانات و بشرند که ، ص: 270
آفریدگار آنها را پیوسته به پا داشته و تدبیر مینماید زیرا به پا داشتن و تدبیر مخلوق از شئون خلقت آن است پس بتهائی را که
ساختهاید و از درك و شعور بیبهره و از خود بیخبرند چگونه میتوانند در باره زندگی و آسایش بشر تأثیر داشته و تدبیر نمایند.
تدبیر و رفع حاجت مخلوق از شئون خلقت و آفرینش است زیرا تدبیر عبارت از به پا داشتن مخلوق و سوق آن بسوي غرض از
خلقت آن است و جز بوسیله تدبیر و رفع حاجت در باره آفریدهاي نمیتوان آن را بسوي غرض رهبري نمود پس تدبیر در باره
مخلوق از شئون خلقت آن است در این صورت فقط آفریدگار جهان میتواند در باره موجودات تدبیر نماید و پیوسته از هستی آنها
را بهرهمند نموده و بسوي کمال و غرض که از خلقت آنها است سوق دهد.
بر این اساس توحید افعالی پروردگار رکن توحید ذات و صفات اوست یعنی همچنان که آفریدگار صحنه جهان هستی را پدید
آورده و گسترده است ناگزیر همه موجودات را هر لحظه تدبیر مینماید و نیازهاي مخصوص هر یک بر آورده و بسوي غرض از
خلقت هر یک از آنها را سوق میدهد پس ایمان و تصدیق بیگانگی آفریدگار مستلزم توحید افعالی اوست و اگر موجود آفریدهاي
را مستقلّ در تأثیر بداند مخالف با توحید افعال و مرتبهاي از شرك است و آخرین احتجاج هود پیامبر علیه السّلام با قوم خود دلیل
صفحه 143 از 218
توحید ذات و نیز توحید افعالی پروردگار است ناگزیر بقاء هستی آن نیز از پرتو افاضه او خواهد بود در این صورت اگر موجودي
را بطور استقلال مؤثر بداند به نظر دقت آن را مخلوق ندانسته یعنی آن را موجود واجب و مستقل در وجود پنداشته و یگانگی
آفریدگار جهان را انکار نموده است. اینک میفرماید: ، ص: 271
هود به پاسخ گفت: حال که گفتار و کردار شما چنین است محقّقا عذاب اللهی و غضب و انتقام پروردگارتان در باره شما واجب و
وقوع آن حتمی است. عجبا که شما در باره بتهائی که خودتان ساختهاید و شما و پدرانتان از پیش خود براي آنها نامگذاري
کردهاند یکی را خداي باران یکی را خداي روزي یکی را خداي شفا و از این قبیل مینامید و از خدائی و الوهیّتی که متوقعید در
آنها اثري نیست و خدا هم در باره آنها حجت و دلیلی نازل نفرموده است با من در مقام مجادلۀ و مخاصمه و دشمنی بر آمدهاید
حال که خط سیر شما این است و حاضر به تغییر راه خود نیستید پس منتظر عذاب سختی از جانب حق باشید من هم با شما در جمله
انتظار کشندگان خواهم بود تا نزول آن و حالت شما را بنگرم.
(71)
، ص: 272
ترجمه و شرح .... ص : 272
گفت هود اکنون علیکم قد وقع بر شما واجب آن خوف و وجع
میرسد البته از پروردگار رجس یعنی آن عذاب پر شرار
همچنین خشم خدا عزّ و جلّ میکنید آیا شما با من جدل
اندر اسماء یعنی اندر آن بتان که بهر یک هشتهاید اسمی چنان
هشتهاید این نامها را خود شما و آن پدرهاتان ز طغیان و خطا
محض اسم است آن نه از وجهی عیان حق به نفرستاده برهانی بر آن
وانگهی بر جهلتان بینم مصرّ پس شوید اندر عذابی منتظر
با شما من نیز دارم انتظار بر هر آنچه وعده دادم کردگار
(71)
، ص: 273
[سوره الأعراف ( 7): آیه 72 ] .... ص : 273
اشاره
( فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَۀٍ مِنَّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ ما کانُوا مُؤْمِنِینَ ( 72
ترجمه و شرح .... ص : 273
صفحه 144 از 218
خداوند متعال در این آیه مبارکه بیان فرموده: هود پیامبر علیه السّلام قوم خود را به توحید دعوت نموده و با آنها از هر طریق
احتجاج میکرد فقط عدّهاي معدود دعوت او را پذیرفته ایمان آوردند ولی بسیاري از قوم او در مقام لجاج و انکار بر آمده و از
قبول دعوت و ایمان آنان به یگانگی پروردگار مأیوس گشت و آنها را به نزول عذاب تهدید نمود باز نپذیرفتند و ایمان نیاوردند و
بطور انکار و استهزاء نزول عذاب را خواستار شدند آنگاه هود پیامبر و پیروان او را از اهل ایمان از آن سرزمین خارج نمودیم و بقیّه
قوم او را هلاك نموده و از آنها نسلی و اثري باقی نگذاردیم. اینک میفرماید:
بطوري که وعده شده بود عذاب نازل شد و ما هود را با کسانی که با او بودند و به او ایمان آورده بودند به رحمت خودمان از
عذاب رهائی دادیم و نجات بخشیدیم و آنان که تکذیب آیات ما نمودند و به رسول و آیات ما ایمان نیاوردند هلاك و ریشه کن
ساختیم و دیّاري از آنها باقی نماند و اگر هم میماند ایمان نمیآوردند.
(72)
، ص: 274
ترجمه و شرح .... ص : 274
هود را دادیم پس ما خود نجات وانکه با او بود از خیل ثقات
بودشان بخشایش این از نزد ما خائفین را همچنین باشد رجا
هم ببریدیم و برکندیم باز پایه و بنیاد آن قوم از فراز
زان که میبودند دور از رأي ما از پی تکذیب آیتهاي ما
باد را دادیم فرمان تا تمام عاریان را برد بنیاد و مقام
تا نپنداري که بادي گر وزد میتواند برگ کاهی را گزد
یا تواند برگی افکند از درخت زان که حقش بر کمندي بسته سخت
جز که امر آید ز خلایق العباد که بکن اي باد از بیخ از بلاد
یا بگیر این گیج و سرکش را گلو یا بر آر از ریش خود بینش دو مو
، ص: 275
بادها را گر شناسی پیش و پس بینی اندر صد کمندي هر نفس
رو کنی هر سو سپاهش بسته صف از زمین تا آسمان بر هر طرف
از جنود او یک ار دانی هوائت کآدم و عالم اسیرش جابجاست
هر چه بینی در جهان اسپاه اوست تا تو سرکش بنده درگاه اوست
جمله اعضایت سپاه ذو المنند تا نپنداري تو را جزء تنند
جان و تن هم بنده فرمان اوست همرهند ار با تو از احسان اوست
، ص: 276
توضیحات .... ص : 276
1) مفسرین نوشتهاند: قوم عاد مردمی بودند که در یمن فرود آمده و مساکنشان در احقاف بوده که ریگ باشد و آن را رمل عالج )
صفحه 145 از 218
و دهناء گفتهاند که بین عمان و حضر موت واقع بوده است و داراي زراعات و نخلستان بودهاند و همچنین داراي بدنهاي بزرگ و
نیرو محکم. قالوا من اشدّ منّا قوّة و عمرهاي طولانی داشتهاند و بت میپرستیدند که خداوند متعال هود را به پیامبري آنها برگزید که
نسبا از اواسط آنها و حسبا افضل آنها بوده است و آنها را دعوت به توحید و ترك شرك نمود آنها دریغ کردند و آن حضرت را
تکذیب نموده و آزار رسانیدند لذا خداي قهّار هفت یا به قولی سه سال باران را از آنها دریغ فرمود و به قحط و غلا مبتلا گشتند
یکی از آنان که در خفاء به هود ایمان آورده بود گفت: به خدا سوگند به دعاي شما باران نخواهد آمد و لکن اگر شما فرمان
پیغمبر خود را ببرید باران خواهد آمد آنها او را زجر داده بیرون کردند و سپس خداوند ابرهاي سیاهی فرستاد و هفت شب و هشت
روز بادهاي سخت دائم وزید و جز هود و آنان که به او ایمان آورده و با او بودند و به خطیرهاي پناه برده بودند جنبندهاي از آن قوم
باقی نماند و در زیر تلّ ریگها معدوم و هلاك گشتند: و ارسل علیهم ریحا فِیها عَذابٌ أَلِیمٌ- تُدَمِّرُ کُلَّ شَیْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها فَأَصْ بَحُوا لا
یُري إِلَّا مَساکِنُهُمْ کَذلِکَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ.
2) قوله تعالی: أَ تُجادِلُونَنِی فِی أَسْماءٍ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ... )
از شرح و تفسیر این آیه شریفه استفاده شد: که بشر با شعور باطنی میبیند که هر مرتبهاي از وجود از جمله آثار علل و اسناد طبیعی
از مقوله ، ص: 277
وجود است و فقط از ساحت پروردگار افاضه میشود یعنی هر موجود و واقعیتی که در صحنه آفرینش پدید آمده هرگز در وجود و
یا در تأثیر معلولهاي خود استقلال ندارند بلکه تعلق محض به آفریدگارند و ربط به واقعیت ثابت او هستند یعنی جهان آفرینش و
اجزاء بینهایت آن عین واقعیت نیستند بلکه به واقعیّت ثابتی تکیه داده و در پرتو هستی او هستند مانند سایه و شاخص و همچنین
نسبت به تأثیر آنها در معلولهاي خود در این صورت وثوق و اعتماد به تأثیر اسباب و عوامل طبیعی در معلولهاي خود خلاف حکم
فطرت بشري و شعور باطنی است و همچنین تأثیر مجرّدات و فرشتگان بطوري که در آنها شائبه استقلال باشد آن نیز مشمول آیه
بوده و منافی با توحید خالص است و مرتبهاي از شرك خواهد بود.
3) قوله تعالی: فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَۀٍ مِنَّا ... )
قوم عاد قبیلهاي بودند بزرگ که ساکن احقاف که ریگزارهاي مستطیلی بوده و در ناحیه شهر که دیار قوم عاد بوده یا ریگزاري
بوده ما بین عمان و حضرموت بودند ایشان داراي بتهائی بودند که آنها را پرستش مینمودند و قوم عاد فوق العاده صاحب قوت و
قدرت بودند لذا میگفتند:
من اشدّ مناه قوّة یعنی کیست که از ما نیرومندتر باشد خداوند متعال حضرت هود علیه السّلام را که در میان آنان از نظر نسب حد
وسط و از لحاظ حسب شریفترین ایشان بود براي قوم عاد مبعوث کرد. حضرت هود علیه السّلام آن قوم را براي یکتا پرستی دعوت
میکرد ولی آنان کافر و مرتکب معصیت و فساد در زمین شدند بعدا پروردگار آنان را از باران رحمت خود محروم کرد و بادي را
که شدیدترین عذاب بود براي نابودي آنها مأمور کرد چنانکه در آیه 23 سوره احقاف میفرماید: تُدَمِّرُ کُلَّ شَیْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها ...
، ص: 278
روایات .... ص : 278
1) از امام حسین علیه السّلام روایت شده که آن حضرت فرمودند: یکی از دانشمندان یهود به حضور امیر المؤمنین علی علیه السّلام )
آمد و گفت خداي توانا بوسیله باد از دشمنان حضرت هود علیه السّلام انتقام گرفت آیا یک چنین عملی را براي حضرت محمد
صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نیز انجام داد؟ علی علیه السّلام در جوابش فرمود: آري همینطور است ولی خداوند متعال این موضوع را
به نحو بهتري براي پیامبر اعظم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم انجام داد. زیرا در جنگ خندق بود که خدا بوسیله باد از دشمنان
صفحه 146 از 218
پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم انتقام گرفت به این طریق: بادي را بر دشمنان آن حضرت مسلّط کرد که سنگریزهها را
حرکت میداد و لشگرهائی را براي پیغمبر اسلام فرستاد که آنان را براي هود نفرستاده بود خداي مهربان حضرت محمد صلّی اللّه
علیه و آله و سلّم را از این لحاظ به حضرت نوح برتري داد زیرا براي قوم عاد باد غضب و سخط فرستاد ولی براي پیامبر اسلام باد
رحمت عطا فرمود چنانکه در آیه 25 سوره توبه میفرماید:
فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها.
تجزیه و ترکیب .... ص : 278
قوله تعالی: وَ إِلی عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ کلمه اخاهم هودا منصوب به ارسلنا و کلمه هود بخاطر خفیف بودنش
منصرف شده است و کلمه یا قوم مناداي مضاف و در محل نصب است. و کلمه لکنّی براي استدراك است یعنی نادانی مرا به
دعوت شما وادار نکرده بلکه من فرستاده خدایم.
، ص: